Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران - ویدئویی که از برخورد ماموران گشت ارشاد با یک دختر جوان که حجاب رسمی را به طور کامل رعابت نکرده و البته نحوه پوشش او شبیه میلیون ها زن و دختر ایرانی است، چنان زجرآور و ناراحت کننده است که در برخی گروه های تلگرامی، هشدار داده شده است که اگر تحمل دیدن صحنه های ناراحت کننده را ندارید، این فیلم را نبینید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 
در این باره چند نکته قابل تأمل است:

1 - تلاش ماموران برای دستگیری دختر جوان چنان زشت و زننده و شرم آور است که هر بیننده ای فارغ از علت بازداشت، رفتار پلیس را غیرانسانی و عاری از شرافت کاری می داند، آنچنان که اگر چنین تصویری از برخورد پلیس آمریکا با یک سیاه پوست به دست صدا و سیما می رسید، تا مدت ها آن را از این شبکه به آن شبکه می برد تا ثابت کند در آمریکا حقوق انسان ها به نحوی اسفناک و غم انگیز نقض می شود و ای بسا تصاویر اسلوموشن آمیخته با یک موسیقی اثرگذار نیز از رفتار ظالمانه پلیس منتشر می کرد. اما درباره رفتار با یک دختر ایرانی، سکوت کرده اند و تازه، بعضی ها هم دوست دارند بگویند این یک سناریو بوده است؛ یاللعجب!

2 - انتشار ویدئوی مذکور بار دیگر این بحث را به وجود می آورد که اساسا چنین رفتارهایی، با هدف تعریف شده ای به نام حجاب، همراستا است یا اتفاقا نقض غرض است و در نهایت به زیان فرهنگ حجاب تمام می شود؟

پاسخ به این سوال، اکنون دیگر مباحث نظری را نمی طلبد بلکه ما اکنون تجربه ای 40 ساله داریم که طی آن، انواع سختگیری ها برای مجاب کردن زنان و دختران آزموده و همگی، مردود شده اند.

حجاب، گذشته از وجه شرعی آن، به عنوان نحوه ای از پوشش، یک مقوله اجتماعی و فرهنگی است و اینک نه فقط به علم، که به تجربه هزاران ساله بشری نیز ثابت شده است که نهادینه شدن هدف های تعریف شده فرهنگی و اجتماعی، از مسیری به نام "درونی شدن" می گذرد.
هر گاه، مفهومی از طرف افراد جامعه، مورد پذیرش درونی و قلبی قرار نگیرد و در عین حال حاکمیت اجرای آن را، مطالبه نماید، تنش و تقابل امری اجتناب ناپذیر خواهد بود و نظایر ویدئوی اخیر، بسیار تکرار خواهد شد.

3 - وقتی متولیان ترویج دین در جامعه، یعنی روحانیون از وظیفه ذاتی شان غفلت می کنند و بین آنها و جامعه و به ویژه جوانان فاصله می افتد، مشخص است که دینداری در جامعه تضعیف می شود و مظاهر آن، از جمله حجاب رنگ می بازند. اینجاست که پلیس را موظف می کنند کم کاری نهاد روحانیت را جبران کند.
با ورود پلیس، نه تنها بدحجابی به حجاب کامل میل نمی کند بلکه مشکلات جدیدتر و جدی تری نیز پیش می آید چرا که کار پلیس، اساساً "برخورد" است همان طور که با قاچاقچیان، دزدان و متخلفان رانندگی برخورد می کند.
پلیسی کردن امور فرهنگی و مذهبی، هم پلیس را از وظایف اصلی اش باز می دارد و حرمت آن را نزد مردم می کاهد و هم به زیان فرهنگ و دین جامعه است. مثلاً در همین مورد اخیر، آیا احترام پلیس و تمایل زنان و دختران به حجاب افزایش یافت یا آن که هر دو، آسیب دیدند؟!

4 - آزموده را آزمودن خطاست، مخصوصاً اگر 40 سال آزموده شده باشد و نتیجه مطلوب نیز حاصل نشده باشد.
کسانی که از گشت ارشاد حمایت می کنند، حتی اگر نیت شان خیر باشد و هدف شان حفظ دستور دینی حجاب در جامعه باشد، بدانند که با دست خود تیشه به ریشه حجاب می زنند. پلیسی کردن حجاب، این پیام را به دختران جوان و نوجوان که در سن انتخاب سبک زندگی هستند می دهد که حجاب را فقط باید برای این رعایت کرد که "گشت ارشاد گیر ندهد" و نهایتاً روسری بشود به وسیله ای سیاسی که اگر کسی آن را از سر بردارد، دارد مبارزه سیاسی می کند و به قول آیت الله جوادی آملی کسی که روسری را بر سر چوب می کند با در حال اعلام مخالفت با شرایط کشور است.

به راستی آیا فهمیدن این چند نکته کار شاقی است که:
- اگر گشت ارشاد جواب می داد بعد از 40 سال جواب می داد 
- مگر زنان و دختران ایرانی در طول قرن ها، حجاب و نوع پوشش خود که مبتنی بر عرف جامعه باشد را از ترس پلیس و گزمه حفظ کرده اند که اکنون کار حجاب زنان را به نیروی انتظامی سپرده اند؟
- مگر پلیس چقدر عِده و عُده دارد که هم در مرزها نگهبانی دهد، هم دزد بگیرد، هم مراقب خانه ها و مغازه های مردم باشد، هم با قاچاقچیان مبارزه کند، هم رفت و آمد در خیابان ها و جاده های کشور را مدیریت کند،... و هم دهها میلیون زن و دختر را بپاید که چه می پوشند؟!

5 - ماجرای برخورد وحشیانه اخیر گشت ارشاد با آن دختر ایرانی، به سوژه ای برای رسانه های خارجی تبدیل شده است تا جمهوری اسلامی و اسلام را یکجا مورد هجمه قرار دهند. آیا ادامه این روش، آن هم نه در دهه 60 که در عصر ارتباطات دیجیتال که هر واقعه ای ابعاد جهانی می یابد، عقلانی و به نفع نظام است؟

 6 - در تونس، برخورد نامناسب مأموران شهرداری با یک دستفروش، جرقه شورش های عمومی را به وجود آورد و باید این نگرانی وجود داشته باشد که ممکن است در جایی یک برخورد نامناسب، زمینه درگیری و بالا گرفتن کار را فراهم کند و یک معضل بزرگ برای نظام ایجاد کند.

7 - و سخن پایانی این که صحنه های دردآور برخورد پلیس با آن دختر، آدمی را یاد روایتی از علی(ع) می اندازد که  فرمود: به من خبر رسیده که سربازی به خانه زن مسلمان و زن غیر مسلمانی که در پناه اسلام جان و مالش محفوظ بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره های آن ها را از تنشان بیرون آورده است… در حالی که هیچ وسیله ای برای دفاع جز گریه و التماس کردن نداشته اند. آنها با غنیمت فراوان بر گشته اند، بدون اینکه حتی یک نفر از آنها زخمی گردد یا قطره ای خون از آنها ریخته شود. اگر به خاطر این حادثه مسلمانی از روی تأسف بمیرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار و بجا است.  

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۱۶۲۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است

به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکه‌های اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهم‌ترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شده‌اند. علی‌رغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکه‌ها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.

شبکه‌های اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعه‌شناسی‌اند. این شبک‌ها اثرات روانی بسیاری بر کاربران می‌گذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکه‌های اجتماعی داخلی که برخی مدعی‌اند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعه‌ی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده می‌کنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان می‌دهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیت‌های اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنش‌ها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.

به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعه‌شناس و پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

 

در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟

در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.

در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاح‌طلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاح‌طلبان حضور پررنگ‌تری داشتند.

در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنش‌ها به آن، می‌توان آن را یکی از مهم‌ترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروه‌ها و جریانات سیاسی  مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروه‌ها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان می‌دهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیف‌های مختلف منتشر شده بود.

 

طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکه‌های اجتماعی چگونه بود؟

 نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنش‌های عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیف‌های سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روز‌هایی که پیش‌بینی می‌شد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روز‌های چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.

نکته خیلی جالب در بررسی داده‌ها، حضور کاربران روزمره‌نویس در واکنش به فعالیت دوباره گشت‌های ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود می‌کنند و عمدتا به مسائل خودشان می‌پردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییت‌های زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیت‌ها نسبت به حجاب و سیاسی‌تر شدن کاربران روزمره‌نویس به دنبال این مسأله هستیم.

 

آیا می‌توان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیین‌کننده می‌گذارد؟

توییتر و به‌طور کلی شبکه‌های اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشته‌اند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.

یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکه‌های اجتماعی می‌توانند باعث قطب‌بندی در جامعه شوند. قطب‌بندی‌ها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید می‌شود. محیط توییتر و سایر شبکه‌های اجتماعی امکاناتی را فراهم می‌کنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آن‌ها اختلاف دارند دنبال نمی‌کنند و در مواردی مسدود (بلاک) می‌کنند. این رفتارها در شبکه‌های اجتماعی باعث تشدید قطب‌بندی‌ها در جامعه می‌شود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطب‌بندی‌ها را به فضای واقعی نیز می‌رسانند. در نتیجه ما شاهد شکل‌گیری چرخه قطب‌بندی هستیم؛ به این شکل که قطب‌بندی موجود در جامعه وارد شبکه‌های اجتماعی شده و آنجا تشدید می‌شود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطب‌بندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل می‌کنند و در ننتیجه قطب‌بندی به شکل تشدید شده‌تر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطب‌بندی‌های سیاسی هستیم.

 

نظریه «اتاق پژواک» در شبکه‌های اجتماعی چگونه تعریف می‌شود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثر‌گذار است؟

افراد عموماً ترجیح می‌دهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید ‌کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخش‌های شبکه (همان کاربران همفکر) می‌شنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک می‌گویند. این فضا باعث می‌شود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق می‌دانند. تمام این‌ها باعث می‌شود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیده‌هایشان محکم‌تر شود. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، شاهد تشدید قطب‌بندی‌ها هستیم. در محیط‌های قطبی گرایش به دیدگاه‌های رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکال‌تری دارند.

 

این پدیده تا چه حد در شبکه‌های اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده می‌شود؟

ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکه‌های اجتماعی مختلف و پیام‌رسان‌ها دیده می‌شود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل می‌گیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکل‌گیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر می‌رسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده می‌شود، شکل‌گیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاه‌های مختلف در آنجا مطرح نمی‌شود و همین امر باعث تشدید قطب‌بندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم می‌شود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر می‌شود.

 

مواضع افراطی برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزه‌های بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟

ما در ایتا می‌بینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحث‌هایی که درباره دلارزدایی مطرح می‌شود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیل‌گران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی می‌دانند که به جریانی خاص رای دادند.

 

راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانه‌ای درون برخی شبکه‌های اجتماعی و جلوگیری از دیدگاه‌های تنش‌آمیز چیست؟

سه راه حل بیشتر نمی‌توان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرم‌های داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرم‌های داخلی است تا در آن دیدگاه‌ها و عقاید متنوعی طرح شود که می‌بینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سال‌ها تلاش کرده گروه‌های مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایت‌ها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرم‌های دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق می‌شود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکه‌های اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرم‌ها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی چاره کار است.

 

نظریه سرمایه‌داری نظارتی که مدعی است دولت‌ها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آن‌ها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود می‌کنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟

 

در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشور‌های دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشور‌ها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده می‌شود. وقتی مردم از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومت‌ها قرار می‌دهند.

دیگر خبرها

  • محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
  • امر به معروف در حجاب به گونه‌ای باشد که مردم به اصل نظام بدبین نشوند
  • ملحق شدن اساتید دانشگاه نیویورک به جمع حامیان فلسطین + ویدئو |‌ برخورد خشن پلیس آمریکا را ببینید
  • خشن ترین تصاویر از رفتار پلیس آمریکا با دانشجویان | نحوه برخورد با دختر دانشجو را ببینید
  • جایگاه گشت ارشاد در لایحه عفاف و حجاب؟
  • گشت ارشاد در لایحه عفاف و حجاب حذف می‌شود؟
  • گشت ارشاد در لایحه عفاف و حجاب حذف شده است؟
  • پانزدهمین جلسه کافه انجمن برگزار شد
  • کشف پشت پرده تازه از برخوردهای تند با بی‌حجابی | این مشکل از اول انقلاب هم بوده است
  • حجاب و عفاف نماد مسلمانی و پرچم افتخار امت اسلامی است